لقب «سامسون» به ورزشکاری که 15 سال روی سکو بود /ماجرای تراشیده شدن «کاکُل» خروس طلایی+فیلم
بهاره محمدی- به گزارش خبرگزاری فارس، نخستین طلایی ایران در بازیهای المپیک در رشته وزنهبرداری است. با القابی همچون "خروس طلایی" وبهاره محمدی- به گزارش خبرگزاری فارس، نخستین طلایی ایران در بازیهای المپیک در رشته وزنهبرداری است. با القابی همچون "خروس طلایی" و "هرکول ایرانی" در رسانهها مشهور شده و در مسابقات جهانی باکو در سال 1973 توسط فیدل کاسترو لقب "سامسون" به او داده شد.
نخستین وزنهبرداری است که وزنهای 3 برابر وزن خود را بالای سر برد و 16 سال در صحنههای جهانی و آسیایی درخشید.
صحبت از محمد نصیری است که از خاطراتش در 4 دوره المپیک میگوید.
متن این گفتوگو را در زیر میخوانید:
فارس: برای نخستین بار در سال 1964 در المپیک توکیو شرکت داشتید، چند ساله بودید؟
19 سال. جوانترین ورزشکار در این المپیک بودم، اما چون در وزن 52 کیلو رقابتی برگزار نمیشد، مجبور شدم در وزن 56 کیلو رقابت کنم. اما خدا را شکر میکنم که این المپیک مرا ساخت.
فارس: در المپیک 1964 توکیو با بزرگانی همچون مرحوم تختی، صنعتکاران و علی اکبر حیدری همسفر بودید، خاطرهای از این المپیک دارید؟
اصلا فکر نمیکردم مرا به المپیک ببرند. چون بچه بودم و با قهرمانان بزرگ مانند آقا تختی و حیدری قابل مقایسه نبودم. البته ورزشکارانی از شنا، شیرجه و ژیمناستیک حضور داشتند، اما شانس مدال فقط در کشتی بود. در پوست خودم نمیگنجیدم که به المپیک میروم، اما در آن سال 50 کیلو هم وزن نداشتم که مجبور شدم در وزن 56 کیلو رقابت کنم. اگرچه رکوردهای خوبی زدم و توجه همه دنیا را جلب کردم، اما نتوانستم مدالی بگیرم. سالهای بعد روی سکوهای زیادی قرار گرفتم. در این المپیک واقعا به شهرت رسیدم.
فارس: چطور به سراغ وزنهبرداری رفتید؟
من اول ژیمناستیک کار بودم و در مسابقات آموزشگاههای کشور هم قهرمان بودم، اما به ورزشهای سنگین از همان ابتدا علاقه داشتم. هیچ شناختی نداشتم و وزنهبرداران را هم نمیشناختم. خانمی به نام بهار که در آن مدرسه بود به من کمک زیادی کرد. او میدانست در آینده بالاخره کارهای خواهم شد. با بچهها بالای درخت میرفتیم و با کندن شاخهها، آجرها را خالی میکردیم و با آن وزنه میزدیم، تا اینکه خانم بهار که همه ورزشکاران را میشناخت وزنهبرداری را به من یاد داد. کم کم علاقمند شدم تا اینکه در سن 15 سالگی به باشگاه برادرخواندهام سید رسول ملکینیا رفتم. باشگاه کیان که در منیریه بود. هر روز دنیای جدیدی از وزنهبرداری به روی من باز میشد و هر روز هم رکورد جدیدی میزدم. کم کم در مسابقات مختلف شرکت کردم و وارد تیم ملی شدم.

فارس: وارد تیم ملی شدید از ورزشکاران شناختی داشتید؟
با دیدن آن دست و دلم میلرزید، چرا که ابهت خاصی داشتند. در سالن تیم ملی به نیروی خدماتی گفتم که دیگر سالن را تمیز نکند. من دو ساعت زودتر میآیم و این سالن را تمیز میکنم. وقتی قهرمانان وارد سالن میشدند میگفتم چقدر تمیز شده و بعد نیروی خدماتی به آنها گفت که من سالن را تمیز میکنم. بعد از این موضوع بود که قهرمانان کم کم دست مرا گرفتند و به من کمک کردند. به این صورت بود که قهرمانی را بدست گرفتم. ماشینهای ویژه برایمان در نظر گرفتند، کت و شلوار دادند، چلوکباب خوردیم و رفت و آمدها شروع شد و من در تیم ملی جا افتادم.
فارس: اولین مسابقه برون مرزیتان کجا بود؟
1963 که به شوروی رفتم و قهرمان هم شدم. تا 77 هر سال در مسابقات قهرمانی جهان حضور داشتم. فکر نمیکنم هیچ قهرمانی باشد که 15 سال روی سکو رفته باشد.
فارس: و بعد هم در سال 1964 برای نخستین بار راهی المپیک شدید.
در مسابقات قهرمانی کشور اول شدم و چون کسی بالاتر از من نبود به المپیک رفتم.
فارس: اصلا به المپیک فکر میکردید؟
زمانی که در باشگاه تمرین میکردم مردم میگفتند میدانی در تیم ملی شخصی به اسم سیفزاده است که قهرمان ملی است. آیا تو میتوانی رکورد او را بزنی؟ گفتم نمیدانم اما چیزی که میدانم این است که او هم زمانی جوان بوده و سیفزاده رکورد شخص دیگری را زده که به تیم ملی راه پیدا کرده حالا شاید من هم بتوانم رکورد او را بزنم.
فارس: با کسانی هم در المپیک هم سفر بودید که چهرههای بزرگی بودند. با سن کمی که داشتید استرس نداشتید؟
من همراه با جلایر، استکی، منوچهر برومند، همسفر بودم. مربیام حسن فردوس بود که همه من را راهنمایی میکردند.
فارس: به فکر مدال بودید؟
اصلا. چون نمیدانستم به چه صورت است. ورزشکاری داشتیم به اسم اسلامی که همیشه پشت سر او بودم اگر اول میشد من دوم میشدم، اگر دوم میشد من سوم و به همین صورت ادامه پیدا میکرد. وقتی در المپیک توکیو من مسابقه دادم اسلامی بعدازظهر باید رقابت میکرد. در سالن حضور داشتم و به طوری خودم را گرفته بودم که فکر میکردم اسلامی اول میشود و من دوم. تابلو را نگاه میکردم اما اسلامی تا رده یازدهم پایین آمد و من هم پشت سر او قرار گرفتم.
فارس: در سال 1968 برای دومین بار راهی المپیک شدید و این بار نخستین طلایی ایران در وزنه برداری نام گرفتید.
قبل از آن در سال 1967 قهرمان دنیا شدم. سال بعد از آن هم قهرمان المپیک و هم قهرمان جهان شدم. من باید در سه المپیک مدال طلا میگرفتم اما وزنهها از دستم افتاد و در دو المپیک بعدی نقره و برنز گرفتم.

فارس: در مسابقات جهانی کوبا از سوی رهبر این کشور لقب «سامسون» به شما داده شد.
شما داستان سامسون را نمیدانید. سامسون نام پهلوانی بود که وقتی موهایش بلند میشد قدرت زیادی پیدا میکرد. دختری هم به این پهلوان علاقه داشت اما سامسون به دربار آن زمان علاقمند نبود به همین دلیل به این دختر گفتند سامسون را فریب دهد و موهای او را قیچی کند. این اتفاق رخ میدهد و سامسون را دستگیر میکنند. از او کار میکشند و کورش میکنند کم کم موهای او بلند میشود.دختری هم که به او علاقه داشت او را از زندان آزاد میکند. زمانی که مراسم جشن برقرار بود سامسون با زنجیر ستونهایی را که در شهر وجود داشت را از جا میکند و همه زیر آوار میمانند و میمیرند. من در مسابقات کوبا وزن زیادی کم کردم. با ارادهای که داشتم در سونا نشستم، موهایم را با تیغ زدم و به وزن مورد نظر رسیدم. برای اولین بار وقتی در سالن مسابقه حضور داشتم با سرپرستمان صحبت کردم و گفتم دوست داری من وزن کم کنم و به یک وزن پایین تر بیایم. او هم گفت خیلی سخت است اما گفتم به کسی نگوید تا این کار را انجام دهم. در کوبا هیچ مغازهای وجود ندارد. اما برای ورزشکاران در هتل آرایشگاهی را گذاشته بودند. به آنجا رفتم و موهایم را تراشیدم همانجا بود که تیتر زدند «کاکل خروس طلایی جهان تراشیده شد» متوجه نشدم چطور عکسی که در آرایشگاه بودم منتشر شد، اما این تیتر زده شد.
فارس: حریفانتان میدانستند یک وزن پایین تر مسابقه میدهید؟
هیچ کس نمیدانست قرار است در یک وزن پایین تر وزنه بزنم. سالن مسابقه ظرفیت 7 هزار نفری داشت. وقتی وارد سالن مسابقه شدم همه تعجب کردند و همه ورزشکاران 52 کیلو ناراحت بودند. برای اولین بار وزن زیادی کم کرده بودم و در این مسابقات با 51 کیلو و 800 گرم در مسابقات شرکت کردم. یک ضرب دنیا را زدم، اما وقتی میخواستم وزنه را بلند کنم به خاطر انگشتان کوتاهی که داشتم وزنه از روی سرم افتاد که باعث خونریزی شد. در حرکت دو ضرب 140 کیلو را انتخاب کردم یعنی در 10 دقیقه رکورد مجموع دنیا را شکستم و 4 مدال طلا همان شب کسب کردم. آنجا بود که قلب سامسون به من داده شد. یکی از بزرگترین لقبهای من در آن زمان کیهان ورزشی نوشت فرزند افتخار آفرین ایران. تا آن زمان این لقب به هیچ کس داده نشده بود.
فارس: لقبهای زیادی به شما دادند مثل هرکول ایرانی یا خروس طلایی ایران.
در آن زمان رسانهها و خبرنگاران لقبهای زیادی به من دادند. دست آنها درد نکند که ما را بزرگ کردند اگر رسانهها نباشند چه کسی ما را میشناسد. من واقعا زحمت زیادی کشیدم. در کشتی و وزنه برداری وزن کم کردن زیاد وجود دارد. اگر بخواهم در وزنی که میخواهیم قهرمان شویم باید وزن کم کنیم و زندگیمان را در سوناها بگذرانیم.
فارس: شما بعد از قهرمانی در المپیک چقدر پاداش گرفتید؟
در آن زمان 100 هزار تومان. آن موقع قیمت خانه 30 هزار تومان بود. در زمان اوایل قهرمانیام خانهای اجاره کرده بودم که ماهی 30 تومان اجاره میدادم.
فارس: پاداش 100 هزار تومانی را چه کردید؟
همه پولم را خرج کردم. اگر نگه می داشتم الان میلیاردر بودم. چون مغز اقتصادی نداشتم. اگر این طور بود الان این قدر گرفتاری نداشتم.
فارس: حتی خانه هم نخریدید؟
چرا خریدم اما تقصیر خودم شد و آن را از دست دادم.
فارس: در سال 1974 هم که تهران میزبانی بازیهای آسیایی را برعهده داشت شما با فوتبالیستها ارتباط خوبی داشتید.
در آن زمان اردوهای وزنه برداری و فوتبال در داوودیه برگزار میشد. برای بازی فوتبال ایران گوسفندی خریدم تا در زمان بازی ایران ذبح شود. فوتبالیستها را از زیر قرآن رد کردیم و وارد زمین شدند. تیم ملی ایران در این مسابقه مقابل رژیم صهیونیستی به پیروزی رسید.

فارس: با کدام فوتبالیستها ارتباط زیادی داشتید؟
من با قهرمانان همه رشتهها ارتباط داشتم. بیشتر دوستانم از کشتی هستند که به آنها ارتباط خانوادگی هم داشتم. عکسی دارم همراه با جعفر کاشانی، جعفر نامدار، علی پروین، عزیزی، محمد صادقی (بهترین بازیکن تیم ملی که در پاس بازی میکرد) و مظلومی که مرا روی دست بلند کردند. این عکس مربوط به بازی فوتبال ایران در سال 1974 است. نکته جالبی را برایتان بگویم سال 1964 من به المپیک رفتم، فوتبال هم به المپیک رفت. در سال 1972 و 1976 هم به همین صورت بود. از آن زمان تا الان من به المپیک نرفتم فوتبال هم به المپیک نرفت.
فارس: چه زمانی از دنیای قهرمانی خداحافظی کردید؟
خداحافظی نکردم و همین طوری از ایران رفتم. من برای المپیک 1980 زندگیام را گذاشتم که پنجمین حضورم را در المپیک تجربه کردم. اما این المپیک تحریم شد. ما اصلا ورزشکاری را که بتواند 5 دوره در المپیک حضور داشته باشد نداریم. به همین دلیل مسابقهای نبود که بخواهم خداحافظی کنم. آن موقع بود که از ایران رفتم و 25 سال از وطن دور بودم.
فارس: چطور برگشتید؟
سال 2000 به عنوان قهرمان قرن از سوی کمیته بینالمللی المپیک معرفی شدم. بهرام افشارزاده از من خواست به ایران بیایم. سال 2003 هم مسابقات قهرمانی جهان در کانادا انجام شد که تیم ایران هم به این کشور آمد همانجا بود که هماهنگ کردم تا من به ایران برگردم اما من در سال 2006 به ایران برگشتم.
فارس: در این مدت 25 سال چه کار میکردید؟
هم ورزش و هم کار. از ورزش دور نبودم. مربیگری هم میکردم.
فارس: بعد از بازگشت هم تا زمان مرادی همکاری با فدراسیون نداشتید؟
دوست ندارم اسم بیاورم کسی که رئیس فدراسیون بود دوست نداشت من به فدراسیون بیایم. 5 سال پشت در ماندم و خدا را شکر میکنم که هرگز زبانم باز نشد که از فدراسیون بخواهم با من همکاری کند. اما زمانی که علی مرادی آمد او مرا به خوبی می شناخت و از من دعوت به همکاری کرد.
رشته وزنه برداری اولین مدال آور ایران بوده و بعد کشتی وارد شد. مردم باید این را بدانند. تاریخچه کشتی و وزنه برداری با هم پیوند خورده و این دو رشته همیشه در المپیک با یک و یا دو مدال برمیگردند. خوشبختانه در حال حاضر ایران مدال آوران زیادی داشته است و ورزش رونق گرفته است. اگر میخواهید پرچممان همیشه بالا باشد باید خرج کنیم. این برای فدراسیون کمی سنگین است. ما هنوز در سالنی تمرین میکنیم که سقف کوتاهی دارد. اگر قهرمان میخواهند باید خرج کنند.
فارس: شرایط کاروان ایران در المپیک ریو را چطور میبینید؟
این را از من نپرسید اما میدانم همه مردم دعا میکنند و من هم امیدوارم که افتخارآفرین باشیم.
فارس: در این مدت وزنه برداری ورزشکاران سنگین وزنی را به جهان معرفی کرده نظرتان در این باره چیست؟
وزنه برداری در این چند سال به سمت سنگین وزن رفته و قهرمان هم داشتیم.
فارس: یکی از مدالهایتان بعد از 44 سال به ایران برگشت...
تمام مدالهای من از دستم رفت و یک شب خانهام را خالی کردند. اما بعد از 44 سال یک آقایی از اصفهان با من تماس گرفت و گفت مدال مرا از اینترنت 10 میلیون تومان خریده است. من هم گفتم چنین پولی برای خرید مدال ندارم، من که همه مدال هایم را از دست دادهام حالا اگر این یکی هم نباشد اشکالی ندارد. رئیس هیات اصفهان با این شخص تماس گرفت و به او گفت که این مدال را به من هدیه دهد که او هم در مسابقات جام فجر این مدال را داد. این مدال نقره المپیک مونیخ برای دومین بار توسط تاماش آیان رئیس فدراسیون جهانی به گردن من آویخته شد.
فارس: حرف خاصی دارید؟
تشکر میکنم از حضورتان.
*این فیلم را ببینید.
![]() |
انتهای پیام/آ

