«مرد سلول شماره پنج»؛ روایت زندگی دکتر شریعتی

«مرد سلول شماره پنج»؛ روایت زندگی دکتر شریعتی

به گزارش خبرگزاری فارس، «قهرمانان انقلاب» مجموعه‌ای از 20 جلد کتاب درباره زندگی چهره‌های تاثیر‌گذار و شناخته شده انقلاب، وی
به گزارش خبرگزاری فارس، «قهرمانان انقلاب» مجموعه‌ای از 20 جلد کتاب درباره زندگی چهره‌های تاثیر‌گذار و شناخته شده انقلاب، ویژه گروه سنی نوجوان است که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.

 این کتاب در 16فصل بازگویی شده است. شخصیت اول داستان، نوجوانی است که طی اتفاقی به زندگی دکتر شریعتی علاقه‌مند می‌شود و می خواهد با کمک پدرش که زندانبان دکتر شریعتی در زندان ساواک بوده، تحقیقی درخصوص زندگی علی شریعتی بنویسد. پدر وی دوران سربازی‌اش را در زندان ساواک گذرانده و با زندانی سلول شماره 5 که دکتر علی شریعتی بوده، هم کلام شده و به گفته خودش، درس‌های بسیاری را از دکتر فراگرفته است ... .

در برخی از روایت‌های این کتاب، از صحبت‌های همسر و هم‌رزمان دکتر شریعتی نیز استفاده شده است. نویسنده برای تکمیل ساختار داستانی اثرش، جزئیات زندگی شریعتی را به کار برده و این شیوه نگارش زندگی‌نامه را به گونه‌ای استفاده کرده که خواننده را از داستان دور نمی‌کند و محوریت کتاب که «علی شریعتی» است، از ذهن دور نمی‌شود.

نویسنده در این کتاب اتفاقات زندگی شریعتی را نه با رعایت ترتیب زمانی بلکه با رعایت اتفاقاتی که خود احساس کرده باعث جلب مخاطب می‌شود و مورد نظر جوانان و نوجوانان است، به شیوه‌ای که رسم معمول برخی نویسنده‌هاست، روایت کرده است. رحیمی تلاش کرده  با ایجاد جذابیت در روایت داستانی این کتاب، برای مخاطبان نوجوان و جوان زمینه‌های الگوسازی ایجاد شود و همچنین با زندگی دکتر شریعتی بیشتر مأنوس شوند.

رحیمی با نگاشتن سخنانی از شهید چمران درمورد شخصیت دکتر شریعتی، فضایی را برای مخاطب ایجاد می‌کند که به خواندن ادامه داستان علاقه‌مند می‌شود. در ابتدای روایت ششم کتاب می‌خوانیم:

«ای علی! همیشه فکر می‌کردم که تو بر مرگ من مرثیه خواهی گفت و چقدر متاثرم که اکنون من بر تو مرثیه می‌خوانم. ای علی! من آمده‌ام که بر حال زار خود بگریم.

ای علی! تو مرا با خویشتن آشنا کردی. من از خود بیگانه بودم. همه ابعاد روحی و معنوی خود را نمی‌دانستم. تو دریچه‌ای به سوی من باز کردی و مرا به دیدار این بوستان شورانگیز بردی و زشتی‌ها و زیبایی‌های آن را به من نشان دادی.

ای علی! شاید تعجب کنی اگر بگویم که همین هفته گذشته که به محور جنگ «بنت جبیل» رفته بودم و چند روزی را در سنگرهای متقدم «تل مسعود» در میان جنگندگان امل گذراندم، فقط یک کتاب با خود بردم و آن کویر تو بود.»

انتهای پیام/

http://fna.ir/J5LSQT